برای کودک سوری ام
تصویر صحنه وحشتناک کودک چند ساله سوری اهل کوبانی درسرصفحه روزنامه های شنبه 14شهریور94بدجوری خودنمایی می کرد- توی نگاه اول فکر کردم کودکی از فرط بازی و شیطنت کودکانه اش خسته شده و چنین آرام در کرانه ساحل دمی خفته ولی وقتی به متن مراجعه کردم فاجعه انسانی عمیقی رخ داده که هر بیننده و شنونده ای را می آزارد اگر دلی داشته باشد... کودکی که برادر و مادرش را در این حادثه همراه خود به سفر برده است و خود این گونه در آرامش! خفته است...
آهای حقوق بشرهای آمریکایی و صهیونیستی و اروپایی؛ ای چشمانتان کور، ای دلهاتان خفته، آی مغزهای هان گچ گرفته، آی قلب هاتان مرده... احساس و شرف و مردانگی تان کو و کجاست ... نفرین و غضب الهی بر شما که می بینید و لب به سخن باز نمی کنید- نگاه می کنید و کورید- می شنوید و کرید... شما از حقوق بشر دم می زنید... ننگ تان و مرگتان باد...
نمی دانم چطور و چه جوری میشه براش کاری کرد، کاری که یادش رو زنده کنه، تصور این که فرزند خردسالی در لبه دریا دراز کشیده تمام قد... بدجوری منقلب می کند ... اگر می شود برایش کاری کرد به یاری هم بیاییم ...